Leverage مکانیزمی است که به معاملهگران اجازه میدهد با مقدار کمتری سرمایه، موقعیت بزرگتری را در بازار کنترل کنند.اساساً، یک Broker بودجه اضافی قرض میدهد تا معاملهگران بتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند.
مثال
فرض کنید یک معاملهگر میخواهد یک معامله ۱۰ لاتی بر روی EURUSD باز کند.با پول خودشان و بدون Leverage، این به حدود 1.08 میلیون دلار نیاز دارد.
اما، زمانی که با Leverage معامله میکنید، مانند حساب FundedNext Stellar که Leverage 1:100 ارائه میدهد، همان معامله 10 لات اکنون فقط به تقریباً ۱۰٫۸۸ هزار دلار نیاز دارد.
اینگونه FundedNext به شما در زمینه تأمین مالی و Leverage کمک میکند تا قابلیت معاملاتی خود را افزایش دهید.
تأثیر Leverage بر نتایج معاملات
با استفاده از Leverage، معاملهگران میتوانند با پول کمتر معاملات بزرگتری انجام دهند و لاتهای بزرگتر پتانسیل کسب درآمد بیشتری از بازار را افزایش میدهند.اما این همچنین فشار برای مدیریت ریسک با دقت را افزایش میدهد، زیرا موقعیتهای بزرگتر میتوانند ضررها را بزرگتر کنند.
Leverage در را برای معاملهگران باز میکند تا موقعیتهای متعددی را اتخاذ کنند.بدون Leverage، یک معاملهگر قادر به انجام معاملات متعدد نخواهد بود و فرصتهای بالقوه سود را از دست خواهد داد.
نیازهای حاشیه پایینتر از Leverage به معاملهگران کمک میکند تا مدت بیشتری در معاملات بمانند و معاملات متعددی را حفظ کنند، که به آنها امکان میدهد از تنظیمات مختلف بازار بهرهمند شوند.
استفاده بیش از حد از اهرم در معامله
بیش از حد اهرم کردن زمانی است که یک معاملهگر موقعیتهایی را باز میکند که نسبت به موجودی حسابشان بیش از حد بزرگ هستند.به عنوان مثال، بیایید یک معاملهگر را در نظر بگیریم که از حساب 6K Stellar با Leverage 1:100 استفاده میکند.آنها میخواهند یک موقعیت 5 لات در EURUSD باز کنند که نیاز به $5,451.65 از موجودی حسابشان به عنوان مارجین دارد.این به این معناست که این معامله تنها 90.86% از کل موجودی در دسترس معاملهگر را مصرف خواهد کرد.در این سناریو، معاملهگر میتواند با چندین موقعیت مرگ و زندگی مواجه شود.
تاجر میتواند به دلیل استفاده بیش از حد از اهرم، بیشتر از حد انتظار پول از دست بدهد.نه تنها از دست دادن پول بلکه اگر موجودی حساب خیلی کم شود، ممکن است معاملهگر با درخواست مارجین یا حتی توقف مواجه شود که معاملهگر را مجبور به بستن معامله(های) جاری کند.
همه اینها منجر به معامله احساسی و آسیب روانی درازمدت میشود.زیانهای بزرگ باعث ایجاد وحشت میشوند، در حالی که پیروزیهای بزرگ میتوانند به اعتماد به نفس بیش از حد منجر شوند.این اغلب باعث میشود که معاملهگران تصمیمات ضعیفی بگیرند، که منجر به زیانهای بیشتری میشود.
برای جلوگیری از این ریسک، معاملهگران موفق معمولاً بیش از 1% در هر زمان ریسک نمیکنند و فقط از 20% تا 30% از حاشیه کل خود استفاده میکنند.با استفاده مسئولانه از Leverage، تعیین محدودیتهای ریسک واقعبینانه، و حفظ رویکردی منظم، معاملهگران میتوانند سودآوری را افزایش داده و در عین حال ریسکهای غیرضروری را به حداقل برسانند.
"Leverage یک شمشیر دو لبه است. وقتی تجارت در حال صعود است فوقالعاده است، اما وقتی به سمت دیگر میرود، به سرعت از کار خارج میشوید." - کریگ افرون (شریک مؤسس، مدیریت سرمایه اسکوجین).